وبگاه مالی بنیان مرصوص طرح ملی سپهرایرانی

سلامی به وسعت آسمان به تمام جوانان ایرانی

با عرض سلام خدمت همه ی دوستان باتوجه به بر گزاری سفر عتبات عالیات توسط طرح سپهر تعدادی جزوه آموزشی زبان عربی ولهجه ی عراقی براتون در پست زیر گذاشتم 3تا فایلwordکه به صورت فارسی آموزش دادن و 2فایلpdfکه لغتنامه ی سربازان آمریکایی در عراقه امیدوارم استفاده کنید و مارو هم دعا کنید                                                   یا علی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۳ ، ۱۹:۳۳
محمد توانگر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۳ ، ۱۹:۲۷
محمد توانگر


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۳۷
محمد توانگر



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۳ ، ۰۹:۴۰
محمد توانگر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۴۳
محمد توانگر


(بسم الله الرحمن الرحیم)

اصولا سالی یک بار یاد مبارزه با بدحجابی می افتیم و تهاجم فرهنگی را با گوشت و خون و پوست و تمام اعضا و جوارحمان احساس می کنیم!!!آن هم وقتی است که هوا رو به گرمی می گذارد و لباس ها از تمامی جهات آب می روند! نمی دانیم مقصر بنجلیات چینی است که جنس هاشان نامرغوب است و بعد از یک بار شسته شدن طول و عرض کم می کند، مقصر ستاد امر به معروف و نهی از منکر است که سه فصل سال را در خواب است و تابستان ها دوره کاری اش شروع می شود،ایراد از ماهواره هاست که تا می توانند برهنگی ترویج می کنند،قصور از ویترین مغازه های داخلی است که لباس های تن مانکنشان در اوج قناعت تنها نیم تا یک متر پارچه مصرف کرده اند یا ایراد از هواست که غفلت می ورزد و جهالت می کند و در اقدامی نابخردانه گرم می شود!!اصولا و اساسا ما انسان هایی هستیم که تا اتفاقی نیفتد به فکر چاره و درمان نخواهیم افتاد.

با مضمونی با عنوان مدیریت بحران کاملا بیگانه ایم و به شدت معتقدیم ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است! و چشم می بندیم بر این واقعیت که نوشداروی بعد از مرگ سهراب کارساز نیست. سال هاست این سریال دنباله دار در کشور جریان دارد. گرمای هوا مساوی است با شال هایی که تنها نقش نمادین بر سر ایفا می کنند،مانتوهای نازک بدن نما که سر جمع گاهی ارتفاعشان به نیم متر هم نمی رسد،صندل هایی که ناخن های لاک زده را یدک می کشد، تیشرت های تنگ با صور قبیحه که گاها نوشته هاشان بسیار مذموم و زننده است و شلوار هایی که یا رنگ و رو رفته اند یا پاره در پاره اند و یا تنگ و کوتاه!

بعد قسمت دوم سریال شروع می شود!طرح ضربتی مبارزه با بدحجابی!چند مامور مرد متصدی این کار می شوند و با برخوردهایی که به هیچ وجه شایسته یک ممملکت اسلامی نیست با بدحجابان برخورد می کنند!بعد همین اتفاقات رسانه های خارجی را هتاک نموده و دهان باز می کنند به یاوه پرانی!درست در همین لحظه تصمیم می گیریم مامورین خانم را هم به کادر ستاد مبارزه با بدحجابی اضافه کنیم و خلاصه تا می آییم که دست در دست هم دهیم و طرحی نو در اندازیم تابستان به پایان رسیده و در فصل سرما هیچ عقل سالمی برهنه بیرون نمی آید و تازه آن وقت مانند کبک سرمان را زیر برف می کنیم که طرحمان موفق شد و بدحجابی را مهار کردیم!!!غافل از آنکه همه ی این ها ریشه در یک اصل اساسی دارد !برویم بگردیم و کنکاش کنیم در خودمان در زندگی و منشمان ببینیم کجای کار را خطا رفته ایم که اعتقاداتمان رنگ باخته !این حقیقتی است که هرسال نهیب می دهد:هواکه گرم می شود،اعتقاداتمان سرد می شود!

به نقل از معبر سایبری بشارتی ها


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۳۹
محمد توانگر

آقا من از یارانه انصراف نمی دهم این حق من است


گاهی اوقات پیش می آید نسبت به وقایعی خوشبین هستیم اما میبینیم نهایت شر است نمونه ی اخیر آن بحث یارانه هاست هدف از دادن

یارانه ها به مردم ایجاد عدالت بین مردم بود عدالتی که روسای جمهور اخیر (جناب آقای روحانی و آقای احمدی نژاد)تعابیر مختلفی از آن داشتند


بهتر است این تعابیر را باهم مرور کنیم

تعبیر آقای احمدی نژاد از هدفمندی یارانه ها:ایشان در تعبیر عامیانه میگفتند هدف از دادن یارانه ها این است که همه از سهم یارانه خود استفاده کنند به

تعبیر دیگر کسی که در فلان روستا گاز ندارد از یارانه استفاده نمی کند اما یک نفر پولدار در شمال تهران دوبرابر از یارانه تعلق گرفته به گاز استفاده میکند واستخر


خصوصی اش را گرم میکند مابه هر دو یارانه میدهیم وهر کدام هر استفاده ای که خواست از یارانه خود بکند



اماتعبیر آقای روحانی ازهدفمندی یارانه ها:ایشان میگویند چه معنی داردفردی که وسع مالی دارد یارانه بگیرد یارانه باید به دست قشر ضعیف جامعه بیفتد


اگر عاقلانه به موضوع نگاه کنیم تعبیر آقای احمدی نژاد از هدفمندی یارانه ها صحیح تر است اما متاسفاته هر دوی آقایان در عمل دچار اشتباه شدند

  آقای احمدی نژاد بدون توجه  به جوانب کار این طرح را عملی کردند مثلا طرحی را که قرار بود طی 5 سال اجرا شود ایشان یک ساله اجرا کرد


این امر باعث شد تا یک نورم بی سابقه و ناگهانی به مردم وارد شود




 اما مشکل آقای روحانی از آنجا شروع شد که ایشان در تعریف نیز اشکال داشتند  متاسفانه این تفکر در آقای روحانی ایجاد شد که کمبود بودجه ی

دولت باید از طریق خودداری از پرداخت یارانه ها به ملت جبران شود از این رو مروج این تفکر شدند که یارانه مربوط به قشر ضعیف جامعه است

این تفکر زمانی ایجاد شد که دولت در مذاکرات ژنو به بنبست خورد و نتوانست نتیجه ی قابل قبولی کسب کند متاسفانه این ضعف همچنان ادامه

دارد این را آینده شاهد خواهیم بود که دولت با ادامه ی طرح خود همه ی مردم را جزو دهک های بالای جامعه معرفی و همه را از گرفتن یارانه معاف

میکند اصل این موضوع اشکال دارد از ابتدا حرف جمهوری اسلامی این بود که باید پول نفت به سر سفره ی مردم یباید اگر دقیق تامل کنیم

متوجه می شویم  یارانه همان پول نفت است حال سوال ما این است با گذشت 30 سال ازانقلاب چگونه ارزش ها تغییر کرده و مردم


نبایدیارانه دریافت کنند


مشکل دیگری که در دولت آقای روحانی اتفاق افتاد  مسئله ی یارانه ی کالایی است که این نیز  بدون بررسی کارشناسانه انجام شد  متاسفانه با بررسی

جوانب  کار متوجه ضعف های طرح میشویم برای مثال چند نمونه راخدمتتان عرض میکنم:مثلا نحوه ی بسیار بد توزیع سبد کالا که خود باعث تحقیر

ملت ایران شد به گونه ای که انگار مردم دچار قحطی بوده اند این خود در جامعه ی بین المللی تصویر بدی داشت مورد دیگر توزیع ناعادلانه ی سبد کالا


بود که متاسفانه به برخی افراد نیازمند تعلق نگرفت و به برخی دیگر.....


اما مسئله ی اصلی به نظر بنده 100% به خود طرح برمی گردد اگر دولت به جای سبد کالا پول آنرا به مردم میداد خیلی از این مشکلات پیش

نمی آمد مثلا حیثیت مردم زیر سوال نمی رفت یا به عنوان مثال بازار سیاه برای سبد کالا ایجاد نمی شد اما حیف که هر کاری در اینجا بدون فکر انجام

میشود .......                                                           خداهدایتمان کند(مطالب بالا صرفا یک برداشت شخصی است ومربوط به عقاید شخصی بنده است)



 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۱:۵۶
محمد توانگر

77445210930699544125.png

بنی امیه و و پیروانش با چادر مشکل داشتند!

مگر نشنیدید چگونه چادر از سر اهل حرم می کشیدند عصر عاشورا...

.

.

.

و امروز هم بدون زور چادر از سر بر میدارند!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۲ ، ۱۸:۱۲
محمد توانگر
تراشیدن یا نتراشیدن، مسأله این است!/حتما بخوانید
اسفراین / سپهر آئین
اسفراین / سپهر آئین - تراشیدن یا نتراشیدن، مسأله این است!/حتما بخوانید

ریشی که ما مردها در می آوریم چیزی است که برای خیلی ها مسأله است. بعضی ها می تراشند بعضی ها با ماشین می زنند بعضی ها بلند می کنند، برخی از روی عقیده آن را نمی تراشند، برخی از روی سلیقه.
اما من همیشه داستان برخورد پیامبر با دونماینده ی امپراطوری پارس برایم جالب بود که فرمودند خدای من به من دستور داده سبیل را کوتاه کنم و ریش را بلند بگذارم.
همیشه سعی کردم این موضوع را فراموش نکنم که رضایت خدا مهم تر از رضایت مردم است. هرچند گاهی ظاهرا ضرر هم به آدم می رسد که برایتان تعریف خواهم کرد.

وقتی ریش درآوردم
پیش دانشگاهی بودم و تازه ریش کم پشتی در صورتم سبز شده بود. دوستی داشتم که قد خیلی کوتاهی داشت ولی ریش درست و حسابی داشت. مسخره ام می کرد و میگفت مورچه روی صورتت بکسباد میکنه (لیز میخوره). بالاخره ما هم ریش درآوردیم و از آن موقع همیشه ریش بلند داشتم البته در دوران جهالت جوانی یکبار پروفسور شدم و چند بار هم ریشم را خیلی کوتاه کردم.

سود و ضرر ریش در مملکت
در ایران ریش داشتن ما برایمان سودی که نداشت باعث اخم و انزجار یک سری از مردم از ما می شد. فکر می کردند مامور یا بسیجی هستیم! یادمه خواهر زاده ی یک ساله ام بغلم بود و در تاکسی نشسته بودم. یک خانم با دخترش رد می شدند. (تاکسی در ترافیک ایستاده بود) دخترخانم به مادرش گفت: مامان نیگا کن این بچه هه چقدر خشکله! مادره که به قول معروف، بد حجاب بود تا چشمش به من و بچه افتاد یهو انگار شمر رو دیده چنان اخم کرد و اوقاتش تلخ شد که دلم براش سوخت! قشنگ شنیدم به دخترش گفت: اه! از این بسیجی هاست!
در سربازی هم که ریش را باید کوتاه و آنکادر می کردیم. یک بار روز جمعه ای که نگهبانی داشتم، یه دژبان عوضی که از ریش بدش می اومد گیر داد به ریشم که این پروفسوریه!! نذاشت برم تو. میگفت برو سلمونی درستش کن! آخه نامسلمون ساعت 5 و نیم صبح از کجا سلمونی گیر میاد! راهمون نداد که نداد! رفتم یه گشتی زدم و کلی دعا و نذر و نیاز کردم، برگشتم یکی دیگه وایساده بود، رد شدم مثل آدم رفتم تو.

ریش در لبنان
تا اینجا فهمیدید که ریش ما سازمانی نیست که بریم خارج فرقی بکنه. در لبنان ریش خیلی احترام دارد و به مرد ریش بلند می گویند حاج (همون حاجی خودمون البته بار معنایی اش خیلی مثبت تره). مردم هوای ما رو دارند و خوب تا می کنند، سلام می کنند، تحویل می گیرند، کمک می کنند.
از آن طرف وقتی از بین محله های سلفی ها رد میشوم انتظار سالم بیرون آمدن را ندارم! خب شاید من اولین قربانی برای راه افتادن جنگ شدم! سلفی های آدمکش علنا می گویند خدایا افتخار شهادت در راه نابودی حزب الله را به ما بده!! قیافه ی ما هم حزب اللهی، یهو من رو بگیرند، جیبم را که خالی کنند و ببینند ایرانی هم هستم، سر بریدنم حتمیه!
آرزو داشتم توسط رذل ترین دشمنان خدا (صهیونیستها) کشته بشم که ظاهرا امکانش نیست! نماینده هاشون (سلفیها) اینجا خدمتمون میرسند!
یکی نیست بهشون بگه بابا بیشتر حزب اللهی ها قیافه شون مشخص نمیکنه. اصلا ریش ندارند خیلی ها!

نظرات یک ایرانی ساکن لبنان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۲ ، ۲۲:۰۶
محمد توانگر

در حکمت 150 نهج البلاغه امیر المومنین داریم یُحِّب ُّالصالِحینَ ولایعملُ عَمَلَهُم ویُبغِضُ المذنبین وهواَحدَهم... این سخن خطاب به افراد خشک مقدس هست. افرادی که صالحین را دوست دارند اما عمل های آنها را انجام نمی دهند. مثلا عشق به آیت الله بهجت و یا علمای اخلاق یا شهدا و ... که واقعاً هم اون هارو دوست دارن ولی ولایعملُ عَمَلَهُم موقعی که نوبت سبک زندگی این بزرگوران می شود خیلی با سبک زندگی آنها کاری ندارند و حضرت می فرمایند اینجوری نباش و واقعاً اگر دلداده این آدم های بزرگ هستی در عمل از آنها الگو بگیر و می فرمایند ویُبغِضُ المذنبین َ وهواَحدَهم... یعنی اون آدمی نباشید که بغض داشته باشید به گناه کاران اما خودشما یکی از گناه کاران باشید. این درست بر می گرده به همه ما بچه مذهبی ها که گاهی اوقات چنان به یک آدم گناه کار نگاه می کنیم که خداوند هم نگاه نمی کنه مثلاً میگیم فلان فلان شده پس فطرت یا این جرثومه کثافت و... که باید دقت کنیم که اینجا منظور بغض به گناه کاران هست نه ظالمین ولی بغض به ظالمین داشتن اساس دین هست. کی میتونه بگه که به غیر از ائمه معصومین و بندگان خاص تو حیطه گناه وارد نشده؟ گاهی وقت ها یکی گناه و نقصش عیان هست مثل یه خانومی که ظاهرش درست نیست ولی گناه و نقص ما درون ماست مخصوصاً بچه مذهبی ها که حتی تو دعا ها داریم که خدایا اگر مفتضح کنی مرا حتی آسمان به من لعن می کند و مردم برای تشیع جنازه من نخواهند آمد. اگر ما یک نگاه خراب به آدم ها داشته باشیم نمیتونیم برای آدم ها کار فرهنگی بکنیم.

ترس از خشک مقدس ها

نمونش خودم که از خانواده مذهبی بودم هیچ هنری نکردم حالا یکی تو یک خانواده بزرگ شده که هدایت توش نبوده و تا چشم باز کرده ماهواره بوده و ...  و وقتی به چنین آدم هایی می رسیم چنان عصبانی می شیم و خون جلوی چشای مارو میگیره که که به این موضوع فکر نمیکنیم که بابا اصلاً به این بنده خدا هدایت نرسیده. اینجور آدم های خشک مقدس تنها چیزی که از دین پیغمبر دیدن یه کتاب دینی مزخرف مدرسه بوده که واقعاً همه ماها ازش زده ایم که نه زیبایی های دین رو توش نشون میدن نه معرفت نه محبت و اصلاً اومدن دین رو از همه چیز ها جدا کردن. شاید خیلی ها ظاهرشون بد باشه اما شاید به انقلاب و اعتقادات از ماها پایبندتر باشند. خب ما باید با دید دلسوزی با این ها صحبت کنیم و کم کم بیاریمشون تو خط. هروقت ما از روی دلسوزی به سمت آدم ها رفتیم اون موقع هست که موفقیم...

پ,ن: مردی از اهل شام که تحت تأثیر تبلیغات زهرآگین معاویه نسبت به اهل بیت (ع) قرار گرفته بود، وقتی امام حسین (ع) را دید، شروع به فحش و ناسزا گفتن به امام کرد، امام حسین (ع) همچنان ساکت بود تا اینکه فحاشی مرد شامی به پایان رسید؛ امام رو به وی کرده فرمود: «ای پیرمرد! گمان می کنم که غریب هستی اگر چیزی بخواهی به تو می دهیم، اگر راه گم کرده ای نشانت می دهیم، اگر گرسنه ای، سیرت می کنیم، اگر نیازمندی، تو را بی نیاز می کنیم. » مرد شامی، ساکت و مبهوت به چهره ی امام نگاه می کرد و متحیر ماند که چه بگوید و چگونه عذرخواهی کند در پایان، با شرمساری گفت: خدا خود می داند که رسالت خویش را در کدام خاندان قرار دهد.


                                                              به نقل از معبر سایبری فندرسک

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۲ ، ۱۰:۲۷
محمد توانگر